يكي بود يكي نبود؛ خورشيد در طلوع گرم ديگري از قلههاي سر به فلك كشيده ايلام به مردمان مهربانش لبخند ميزد كه ابرها آرام آرام سقف دوار آسمان را پوشاندند و تيرگي آسمان سايهاي بر سر شهر انداخت.
همه مردم از تيرگي آسمان دلشان گرفت اما دل مادر شهيد مفقودالاثر «عبدالمجيد اميدي» در انديشه ديگري بود، او براي هزارمين بار با خود انديشيد كه «فرزندش در كجاي اين گنبد كبود آرام گرفته است».
در همين فكر بود كه آهي كشيد و چند تار مويي كه از درد فراق به سپيدي نشسته را با دست مهربانش زير روسري كه گلهاي نرگس بر آن نقش بسته بود، پنهان كرد؛ از جا بلند شد؛ از پنجره چوبي اتاق، بيرون را نگريست؛ يك لحظه خاطرات دوران كودكي عبدالمجيد جلوي چشمهايش آمد و با اشك بر گونههايش جاري شد.
يادش آمد كه عبدالمجيد عاشق باران بود؛ وقتي بوي باران به مشامش ميرسيد، هر طور شده مادر را راضي ميكرد تا زير باران برود؛ ع
بسم رب الشهدا و الصدیقین
توی یکی از سایتها داشتم خاطره ای مربوط به مسلمان شدن یک دختر مسیحی توسط این شهید بزرگوار را می خوندم که چشمم افتاد به لینکی با عنوان اعتراف نامه شهید سید مجتبی علمدار حیفم اومد که شما هم نبینید انشاء الله خدا توفیق عمل کردن به این قانون ها را به همون بده .
انشاء الله
اعتراف نامه شهید سید مجتبی علمدار
قانون اول:
بارالها، اعتراف می کنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم. حداقل روزی ده آیه قرآن را باید بخوانم.اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتماً یک جزء کامل بخوانم.
تاریخ اجراء 4/5/69
قانون دوم:
پروردگارا! اعتراف می کنم از اینکه نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم. حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم.اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم، روز بعد باید نماز قضای یک 24 ساعت (17
8 آبان سیامین سالروز شهادت محمدحسین فهمیده است
بیشتر ما از شهید حسین فهمیده تا این حد میدانیم که در نوجوانی به خود نارنجک بست و زیر تانک رفت، اما نمیدانیم قصه حسین فهمیده دقیقاً چیست. او که بود، چطور به جبهه رفت، زندگیاش قبل از جبهه چطور بود و...
8 آبان سالروز شهادت محمدحسین فهمیده و روز نوجوان و بسیج دانشآموزی است.
زندگی پرماجرا
محمدحسین فهمیده اول اردیبهشت 1346 در روستای سراجه قم به دنیا آمد. وی سومین فرزند خانواده در بین 7 خواهر و برادر خود بود. فهمیده تحصیلات خود را در مقطع ابتدایی سال 1352 در دبستان «روحانی» قم که نام قبلی آن مدرسه کریمی بود، شروع کرد و از مهرماه 1356تحصیلاتش را در مدرسه راهنمایی حافظ قم ادامه داد. بعد همراه خانوادهاش به کرج مهاجرت کرد و از مهرماه 1358در مدرسه «خیابانی» مشغول به تحصیل شد.
او خیلی زود مبارزاتش را شروع کرد. زمانی که 10 سال بیش