“معمر محمد عبدالسلام قذافي” در ژوئن ۱۹۴۲ در روستايي به نام جهنم در حوالي سرت در ليبي به دنيا آمد. خانواده او به يك قبيله كوچك از بربرهاي عرب شده بهنام قذاذفه تعلق داشت كه از طريق چوپاني در بيابان هون امرار زندگي مي كردند. وي تحصيلات ابتدايي را در مدرسه اي اسلامي در ليبي پشت سر گذاشت.
در دوران جواني شكست عربها از اسرائيل در سال ۱۹۴۸ ميلادي و به قدرت رسيدن “جمال عبدالناصر” در مصر به سال ۱۹۵۲ ميلادي عميقا وي را تحت تأثير قرار داد. قدافي در سال ۱۹۶۱ ميلادي وارد دانشكده افسري بنغازي و در سال ۱۹۶۶ به عنوان مستشار نظامي فارغالتحصيل شد. وي در همين زمان به نهضت افسران آزاد پيوست.
در اول سپتامبر ۱۹۶۹ ميلادي گروه اندكي از افسران دانشكده افسري موسوم به افسران آزاد متشكل از افسراني كه به رهبري “جمال عبدالناصر” و “محمد نجيب” در سال ۱۹۵۲ به حكومت پادشاهي مصر پايان داده بوند به رهبري “معمر قذافي” يك كودتاي بدون خونريزي را عليه شاه “ادريس سنوسي” كه براي درمان به تركيه رفته بود ترتيب دادند.
وي پس از در دست گرفتن قدرت حكومتي را پايه ريزي كرد كه مغلطه اي از تلقي شخصي از اسلام و سوسياليسم بود و خود را رهبر انقلاب ليبي ناميد.
قذافي بر پايه فلسفه سياسي و مليگرايانه خود در سال ۱۹۷۷ ميلادي نام جمهوري عربي ليبي را به “جماهيريه عربي سوسياليستي خلق عظيم ليبي” تغيير داد. دوران زمامداري وي در اين كشور كه بيش از ۴ دهه به طول انجاميد يكي از طولاني ترين دوره هاي حكومت يك فرد در تاريخ معاصر به شمار مي رود.
قذافي در سال ۱۹۷۳ كميتههاي شورشي مشابه با سيستمهاي موجود در كشورهاي كمونيستي تشكيل داد و قوانين سخت گيرانه اي را به اجرا گذاشت.
طبق اين قوانين داشتن اختلاف عقيده ممنوع شد، مجازات اعدام براي تشكيل حزب سياسي تعيين شد و شركت كردن در مباحثات سياسي با كشورهاي بيگانه يك جنايت قابل مجازات محسوب و براي آن ۳ سال زندان در نظر گرفته شد.
در آگوست ۱۹۷۸ ميلادي “امام موسي صدر” رهبر شيعيان لبنان و دو تن از همراهانش به ليبي سفر كردند تا ملاقاتي رسمي با دولت آن كشور داشته باشند. اما پس از آن مسافرت از موسي صدر و همراهانش اطلاعي در دست نيست. ليبي پيوسته مسئوليت سرنوشت موسي صدر را از خود ساقط كرده و مدعي شد وي و همراهانش ليبي را به مقصد ايتاليا ترك كردهاند. با اين حال ناپديد شدن صدر به يك مشاجره دائمي بين ليبي و لبنان مبدل گشت.
قذافي در دهه ۱۹۸۰ ميلادي شبكهاي از ديپلماتها را استخدام كرد و نيروهاي تازهاي را براي ترور سياسي صدها منتقد خود در گوشه و كنار جهان به كار گماشت. بر اساس گزارش سازمان عفو بين الملل رژيم وي حداقل ۲۵ ترور سياسي را بين سالهاي ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۷ در سراسر جهان ترتيب داد.
در سال ۱۹۸۱ ميلادي قذافي درباره ترور “رونالد ريگان” رئيسجمهوري وقت آمريكا سخن گفت و در پاسخ ريگان او را “سگ ديوانه” خاورميانه ناميد. در دسامبر همان سال وزارت امور خارجه ايالات متحده آمريكا گذرنامههاي مسافرت به ليبي را باطل كرد و در مارس ۱۹۸۲ واردات نفت ليبي را نيز تحريم كرد. قذافي در سال ۱۹۸۴ اعلام كرد رژيمش در صورت لزوم حتي در شهر مقدس مكه و هنگام اداي فرضيه حج دست به ترور مي زند. در آگوست همان سال يك توطئه ليبيايي در مكه كشف و خنثي شد.
به دنبال سرنگوني “صدام حسين” به وسيله نيروهاي آمريكايي در سال ۲۰۰۳ قذافي اعلام كرد كه رژيمش يك برنامه فعال براي سلاحهاي كشتار جمعي داشته اما ميخواهد به بازرسان سازمان ملل اجازه دهد كه به كشورش بيايند و آنها را مشاهده كرده و از بين ببرند. اين اقدام از سوي “جرج بوش” رئيس جمهور وقت آمريكا و ديگر حاميان جنگ عراق مورد استقبال قرار گرفت.
در ادامه فرايند از بين بردن اين تسليحات ليبي همكاري خود را با رژيمهاي كنترلي بينالمللي بهبود بخشيد تا جايي كه در مارس ۲۰۰۶ فرانسه توانست توافق خود را براي توسعه برنامه انرژي هستهاي در ليبي اعلام كند. در ماه مي اين سال نيز دولت ايالات متحده از برقراري روابط كامل ديپلماتيك خود با طرابلس خبر داد. فعاليت هايي مانند پرداخت غرامت به بازماندگان حوادث تروريستي منتسب به ليبي و كنار نهادن برنامه دستيابي به سلاح هستهاي نهايتا منجر به برداشته شدن تحريمهاي سازمان ملل عليه ليبي در سال ۲۰۰۳ شد.
قذافي در آگوست ۲۰۰۸ جشني سراسري در بنغازي با حضور ۲۰۰ حكمران و پادشاه آفريقايي ترتيب داد و در آنجا به خود لقب “شاه شاهان” آفريقا را داد كه اين در واقع بخشي از تلاش او براي تشويق حكام آفريقايي و دولتهاي متبوعشان براي پيروي از قذافي در قالب اتحادي بزرگ بود. با اين حال اين اقدام با واكنش ديگر دولتهاي آفريقايي مواجه شد. در فوريه ۲۰۰۹ ميلادي و در پنجاه و سومين سالگرد تاسيس اتحاديه آفريقا يك مراسم جشن تاجگذاري در پايتخت اتيوپي برگزار شد كه طي آن قذافي به عنوان رئيس اين اتحاديه انتخاب شد. وي در آن مراسم به رهبران آفريقايي گفت كه به تلاش خود براي رسيدن به رياست ايالات متحده آفريقا ادامه خواهد داد.
قذافي حامي اصلي “عيدي امين” ديكتاتور اوگاندا بود. امين به پاس قدرداني زماني كه در ليبي بود با دختر قذافي ازدواج كرد اما دختر قذافي بعدها از او جدا شد. قذافي در ادامه روابط خود با اوگاندا و در حمايت از امين به تانزانيا لشكركشي كرد كه در اين جنگ نزديك به ۶۰۰ نظامي ارتش ليبي در دفاع از رژيم امين كشته شدند.
در فوريه ۲۰۱۱ گروهي از معترضان سياسي كه از جنبش هاي مردمي در تونس و مصر و ديگر بخشهاي جهان عرب الهام گرفته بودند بر ضد رژيم قذافي در ليبي بهپا خاستند و اين موضوع بهسرعت به يك انقلاب عمومي مبدل و با سركوب شديد از سوي رژيم معمر قذافي مواجه شد.
در پي سركوب شديد اعتراضات، اين حركت به شكلي گستردهتر و بهتدريج بصورت شورش سراسري درآمد كه با برخوردهاي خونين و خشونتآميز حاكميت با مردم معترض روبهرو شد و همه شهرهاي ليبي را دربرگرفت. به فاصله اندكي از آغاز درگيري ها نيروهاي مخالف قذافي از جانب شرق به غرب شهرهاي ليبي را تحت كنترل خود قرار داده و در بندر بنغازي دومين شهر بزرگ كشور دولت موقتي با عنوان “شوراي انتقالي ليبي” تشكيل دادند.
در آگوست ۲۰۱۱ نيروهاي انقلابي پايتخت را تصرف كردند كه اين اقدام به فرار قذافي به شهر زادگاهش سرت شد. سرانجام در هفتمين ماه جنگ داخلي در ليبي، انقلابيون با تسلط بر آخرين موضع مقاومت طرفداران قذافي از پيروزي انقلاب اين كشور خبر دادند. به اين ترتيب ليبي پس از تونس و مصر سومين كشوري بود كه در نتيجه قيامهاي مردمي منطقه به رژيم ديكتاتوري ديرپاي خود پايان داد.